بدبخت وسیاه بخت. (ناظم الاطباء). تیره روز. شقی: یکی را چنین تیره بخت آفرید یکی را سزاوار تخت آفرید. فردوسی. وزآن پس بدو گفت کای تیره بخت رسانم ترا من به تاج و به تخت. فردوسی. مکن ز گردش گیتی شکایت ای درویش که تیره بختی اگر هم بر این نسق مردی. سعدی (گلستان). رجوع به تیره بختی و تیره و دیگر ترکیبهای آن شود
بدبخت وسیاه بخت. (ناظم الاطباء). تیره روز. شقی: یکی را چنین تیره بخت آفرید یکی را سزاوار تخت آفرید. فردوسی. وزآن پس بدو گفت کای تیره بخت رسانم ترا من به تاج و به تخت. فردوسی. مکن ز گردش گیتی شکایت ای درویش که تیره بختی اگر هم بر این نسق مردی. سعدی (گلستان). رجوع به تیره بختی و تیره و دیگر ترکیبهای آن شود